دکتر مسعود وثوق: حمایت از پژوهش های مرز دانش در فناوری سلولهای بنیادی و پزشکی بازساختی یک ضرورت است
دکتر مسعود وثوق، مدیر گروه پژوهشی پزشکی بازساختی پژوهشگاه رویان، با حضور در برنامه تلویزیونی چرخ که در روز یکشنبه دهم تیرماه از شبکه چهار سیما پخش شد در گفتگو با مجری برنامه به مرور پیشینه کشف سلولهای بنیادی، کاربردهای مختلف سلولهای بنیادی در درمان بیماران و دستاوردهای اخیر پژوهشگاه رویان و کشور در این حوزه پرداخت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه رویان، در ابتدای این برنامه دکتر مسعود وثوق به بیان داستان شروع دانش سلولهای بنیادی در کشور پرداخت و گفت: سلولهای بنیادی انواع مختلفی دارد اما شروع آن، داستان سلولهای بنیادی خونساز و پیوند مغز استخوان است که توسط دکتر اردشیر قوامزاده انجام شد؛ در ادامه این تحقیقات در سال ۲۰۰۴ میلادی پژوهشگاه رویان با همت دکتر حسین بهاروند به جمع معدود کشورهای تولید کننده سلولهای بنیادی جنینی انسان پیوست.
پیوند سلولهای بنیادی خونساز و پیوند مغز استخوان به بیمار در بیمارستان شریعتی خاستگاه رونق سلولهای بنیادی در ایران است و موجب شد سطح سلامت جامعه با این فناوری ارتقا پیدا کند. پس از آن بود که دیگر مراکز درمانی کشور هم توسعه پیدا کرد و امروز شاهد این هستیم که مراکز بسیار زیادی در کشور بحث سلولهای بنیادی خونساز را انجام میدهند.
توسعه تکنولوژی سلولهای بنیادی در ایران نیز توسط دانشمندان بزرگی همچون زندهیاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی، بنیانگذار پژوهشگاه رویان و پس از تولید اولین لاینهای سلولهای بنیادی جنینی انسانی توسط دکتر حسین بهاروند شروع شد و پس از آن بود که این دانش در کشور نهادینه شد و استفاده بالینی و پژوهشی از این سلولها جایگاه ویژهای پیدا کرد.
در ادامه دکتر مسعود وثوق در خصوص اخلاق پزشکی در حوزه سلولهای بنیادی گفت: زمانیکه موضوع کاربرد سلولهای بنیادی در انسان مطرح شد نگرانیها پررنگ میشود. باید دانست که یک سلول بنیادی جنینی از یک جنین به دست میاید اما پرسش این است که آیا استفاده از یک جنین برای تولید لاینهای سلولهای بنیادی قتل نفس است یا خیر؟
در برخی از کشورهای پیشرفته دنیا این موضوع را قتل نفس میدانند و از تولید لاینهای سلولهای بنیادی ممانعت میشود؛ به طوریکه در زمان جورج بوش پسر یک قانون فدرالی را ریاست جمهوری آمریکا ابلاغ کرد که طی آن تولید لاینهای سلولی ممنوع اعلام شد.
خوشبختانه در کشور ما بر اساس فتوای اخذ شده از مراجع و علما، و رهنمودهای فقها و حقوقدانان ایرانی مطالعه روی سلولهای بنیادی رشد کرد و همتراز با کشورهای پیشرفته توسعه یافت.
چالش دوم بحث کلونینیگ و شبیهسازی است؛ در شبیهسازی این امکان وجود دارد که صفات ثانویه مدنظر را در جنین ایجاد کنیم و در موجود زندهای که قرار است متولد شود مشاهده کنیم. همین موضوع و داستانهای علمی- تخیلی و تولید انسانهای کم آسیبپذیر یا روئینتن، تولید ارتشهای قوی یا حتی تولید فرزند با ویژگیها و جاذبههای فیزیکی و بصری مورد نظر نگرانیهایی بود که پزشکان و دانشمندان اخلاق پزشکی را بر آن داشت تا به تدوین و نشر اخلاق پزشکی در حوزه سلولهای بنیادی و شبیهسازی اقدام و آن را لازمالاجرا کنند.
بر اساس گزارشها برخی کشورها تخلفاتی در این حوزه انجام دادهاند؛ البته همه آنها به دنبال همانندسازی انسان نبودند بلکه نوزادانی تولید کردند که به برخی ویروسهای تهدید کننده حیات و سلامت انسان مقاوم بودند؛ لذا از آنجاییکه نمیدانیم در آینده نوزاد تولید شده چه واکنشی به برخی عوامل خواهد داشت، مباحث اخلاق پزشکی مطرح و انجام این گونه فرآیندها غیرقانونی و غیراخلاقی است.
دکتر مسعود وثوق در مورد درمان بیماریها توسط دانش نوین سلولهای بنیادی گفت: با توجه به اینکه از سلولهای بنیادی میتوان در مدلسازی بیماریها استفاده کرد، امکان آزمون و خطا در آزمایشگاههای تحقیقاتی وجود دارد، همچنین در موضوع اکتشاف و بررسی داروها امکان آزمون داروها از نظر اثربخشی و غلظت و دوز موثر روی سلولهای مشابه سلولهای بدن انسان وجود دارد. در مطالعات سمشناسی و تکوین هم این چنین است.
اما استفاده بالینی از سلولهای بنیادی موضوع جهان امروز است. باید دانست که بسیاری از بیماریها نتیجه یک فرایند التهابی و تحلیل برنده است که باعث تخریب سلولهای بدن انسان میشوند. امروزه اگر بتوانیم سلولهای تخریب شده و تحلیل رفته را با سلولهای جوان، سالم و فعال از نظر زیستی جایگزین کنیم تأثیرات بیماری به حداقل میرسد؛ از نظر تئوری دانش سلولهای بنیادی این امکان را به ما میدهند تا سلولهای از دست رفته را جایگزین کنیم. پژوهشگران تا شصت درصد به این دانش دست یافتهاند. البته در برخی حوزهها توفیقاتی انجام شده است. به طورمثال در بیماری AMD سلولهای چشمی تخریب میشوند و این موجب میشود که فرد در میدان بیناییاش لکه سیاهی را مشاهده کند. برای درمان پژوهشگران سلولهایی را تولید کردهاند که شبیه سلولهای رنگدانهدار بینایی فعالیت فیزیولوژیک دارد و میتواند آن را شبیهسازی کند.
گفتنی است از سلولهای بنیادی جنینی در بالین بسیار کم استفاده میشود؛ در مقابل از سلولهای بنیادی بزرگسال که معمولاً از مغز استخوان یا از بافتهای جنینی خارج بدن جنین، مثل بندناف یا پردههای جنینی بدست میاید بیشتر در کارآزماییهای بالینی استفاده میشود.
دکتر مسعود وثوق درباره بیماریهای خونساز گفت: پیوند سلولهای بنیادی خونساز میتواند در بیمارهای خونی مثل تالاسمی کمککننده باشد. در این نوع درمان از فردیکه سالم است ولی از نظر ژنتیکی و ایمونولوژیک با بیمار همخوانی دارد، سلولهای بنیادی خونساز دریافت و به خود فرد پیوند میزند.
در سال ۲۰۲۳ میلادی سازمان غذا و داروی آمریکا روش ژن درمانی جدیدی را تأیید کرد که بر اساس آن بدون نیاز به اهدا کننده ثانویه سلولهای بنیادی خونساز خود فرد دارنده تالاسمی یا بیماریهای خونی مشابه را میشود ترمیم و تسهیل کرد و به خود فرد پیوند زد، و با توجه به اینکه این یک نیاز است ضرورت دارد تا کشور ما نگاه ویژهای به این حوزه داشته باشد. این در حالیاست که کشورهای منطقه فعالیتهایی را با این موضوع شروع کردهاند و ما هم باید شروع کنیم.
دکتر مسعود وثوق درخصوص اهمیت سلولهای بنیادی القایی (iPSc) گفت: دانش دستیابی به سلولهای بنیادی القایی در سال ۲۰۰۶ میلادی توسط پژوهشگر ژاپنی یاماناکا کشف شد و در سال ۲۰۰۹ بود که پژوهشگران پژوهشگاه رویان این دانش را در ایران نهادینه کردند و تولید سلولهای بنیادی القایی قابلیت اجرا یافت.
دکتر مسعود وثوق در خصوص تکثیر اندامهای انسانی در مزرعه اندامهای انسانی (Human Organ Farming) گفت: این که بتوان در حیوانی مدل اندامهای انسانی تولید و تکثیر کرد یکی از رویاهای بشر است که البته نگرانیهای اخلاقی زیادی هم دارد و به نظر شدنی است اما هم چنان یک رویا است.
اخیراً اخباری مبتنی بر پیوند اندام حیوان به انسان تیتر اخبار علمی بوده است. باید دانست که یک بافت از دو قسمت داربست و سلول تشکیل شده است؛ با توجه به اینکه موجودات از نظر سلول و داربست با یکدیگر متفاوت هستند برای ایجاد اندام انسانی لازم است هم داربست و هم سلول انسانی باشد.
اخیراً شرکت آمریکایی یوکوریس هیومنیزه کردن کبد انسان را تجاری کرده و اکنون موشها و خوکچههایی را تولید میکند که کبد آنها هیومنیزه است و این تکنولوژی بسیار خاصی است که از سلولهای کبدی انسان به موشی پیوند میزنند که از نظر ژنتیکی سلولهای کبدی خودش را از بین ببرد و سلولهای انسانی را جایگزین کند. اما نکته این است که داربست هنوز حیوانی است و نمیشود از آن بافت برای پیوند به انسان استفاده کرد.
در پایان مجلۀ علم و فناوری چرخ، دکتر مسعود وثوق از آرزوی دیرین انسانها و کنجکاوی علمی بشر برای رویین تن شدن و نامیرایی نوع بشر گفت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه رویان، در ابتدای این برنامه دکتر مسعود وثوق به بیان داستان شروع دانش سلولهای بنیادی در کشور پرداخت و گفت: سلولهای بنیادی انواع مختلفی دارد اما شروع آن، داستان سلولهای بنیادی خونساز و پیوند مغز استخوان است که توسط دکتر اردشیر قوامزاده انجام شد؛ در ادامه این تحقیقات در سال ۲۰۰۴ میلادی پژوهشگاه رویان با همت دکتر حسین بهاروند به جمع معدود کشورهای تولید کننده سلولهای بنیادی جنینی انسان پیوست.
پیوند سلولهای بنیادی خونساز و پیوند مغز استخوان به بیمار در بیمارستان شریعتی خاستگاه رونق سلولهای بنیادی در ایران است و موجب شد سطح سلامت جامعه با این فناوری ارتقا پیدا کند. پس از آن بود که دیگر مراکز درمانی کشور هم توسعه پیدا کرد و امروز شاهد این هستیم که مراکز بسیار زیادی در کشور بحث سلولهای بنیادی خونساز را انجام میدهند.
توسعه تکنولوژی سلولهای بنیادی در ایران نیز توسط دانشمندان بزرگی همچون زندهیاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی، بنیانگذار پژوهشگاه رویان و پس از تولید اولین لاینهای سلولهای بنیادی جنینی انسانی توسط دکتر حسین بهاروند شروع شد و پس از آن بود که این دانش در کشور نهادینه شد و استفاده بالینی و پژوهشی از این سلولها جایگاه ویژهای پیدا کرد.
در ادامه دکتر مسعود وثوق در خصوص اخلاق پزشکی در حوزه سلولهای بنیادی گفت: زمانیکه موضوع کاربرد سلولهای بنیادی در انسان مطرح شد نگرانیها پررنگ میشود. باید دانست که یک سلول بنیادی جنینی از یک جنین به دست میاید اما پرسش این است که آیا استفاده از یک جنین برای تولید لاینهای سلولهای بنیادی قتل نفس است یا خیر؟
در برخی از کشورهای پیشرفته دنیا این موضوع را قتل نفس میدانند و از تولید لاینهای سلولهای بنیادی ممانعت میشود؛ به طوریکه در زمان جورج بوش پسر یک قانون فدرالی را ریاست جمهوری آمریکا ابلاغ کرد که طی آن تولید لاینهای سلولی ممنوع اعلام شد.
خوشبختانه در کشور ما بر اساس فتوای اخذ شده از مراجع و علما، و رهنمودهای فقها و حقوقدانان ایرانی مطالعه روی سلولهای بنیادی رشد کرد و همتراز با کشورهای پیشرفته توسعه یافت.
چالش دوم بحث کلونینیگ و شبیهسازی است؛ در شبیهسازی این امکان وجود دارد که صفات ثانویه مدنظر را در جنین ایجاد کنیم و در موجود زندهای که قرار است متولد شود مشاهده کنیم. همین موضوع و داستانهای علمی- تخیلی و تولید انسانهای کم آسیبپذیر یا روئینتن، تولید ارتشهای قوی یا حتی تولید فرزند با ویژگیها و جاذبههای فیزیکی و بصری مورد نظر نگرانیهایی بود که پزشکان و دانشمندان اخلاق پزشکی را بر آن داشت تا به تدوین و نشر اخلاق پزشکی در حوزه سلولهای بنیادی و شبیهسازی اقدام و آن را لازمالاجرا کنند.
بر اساس گزارشها برخی کشورها تخلفاتی در این حوزه انجام دادهاند؛ البته همه آنها به دنبال همانندسازی انسان نبودند بلکه نوزادانی تولید کردند که به برخی ویروسهای تهدید کننده حیات و سلامت انسان مقاوم بودند؛ لذا از آنجاییکه نمیدانیم در آینده نوزاد تولید شده چه واکنشی به برخی عوامل خواهد داشت، مباحث اخلاق پزشکی مطرح و انجام این گونه فرآیندها غیرقانونی و غیراخلاقی است.
دکتر مسعود وثوق در مورد درمان بیماریها توسط دانش نوین سلولهای بنیادی گفت: با توجه به اینکه از سلولهای بنیادی میتوان در مدلسازی بیماریها استفاده کرد، امکان آزمون و خطا در آزمایشگاههای تحقیقاتی وجود دارد، همچنین در موضوع اکتشاف و بررسی داروها امکان آزمون داروها از نظر اثربخشی و غلظت و دوز موثر روی سلولهای مشابه سلولهای بدن انسان وجود دارد. در مطالعات سمشناسی و تکوین هم این چنین است.
اما استفاده بالینی از سلولهای بنیادی موضوع جهان امروز است. باید دانست که بسیاری از بیماریها نتیجه یک فرایند التهابی و تحلیل برنده است که باعث تخریب سلولهای بدن انسان میشوند. امروزه اگر بتوانیم سلولهای تخریب شده و تحلیل رفته را با سلولهای جوان، سالم و فعال از نظر زیستی جایگزین کنیم تأثیرات بیماری به حداقل میرسد؛ از نظر تئوری دانش سلولهای بنیادی این امکان را به ما میدهند تا سلولهای از دست رفته را جایگزین کنیم. پژوهشگران تا شصت درصد به این دانش دست یافتهاند. البته در برخی حوزهها توفیقاتی انجام شده است. به طورمثال در بیماری AMD سلولهای چشمی تخریب میشوند و این موجب میشود که فرد در میدان بیناییاش لکه سیاهی را مشاهده کند. برای درمان پژوهشگران سلولهایی را تولید کردهاند که شبیه سلولهای رنگدانهدار بینایی فعالیت فیزیولوژیک دارد و میتواند آن را شبیهسازی کند.
گفتنی است از سلولهای بنیادی جنینی در بالین بسیار کم استفاده میشود؛ در مقابل از سلولهای بنیادی بزرگسال که معمولاً از مغز استخوان یا از بافتهای جنینی خارج بدن جنین، مثل بندناف یا پردههای جنینی بدست میاید بیشتر در کارآزماییهای بالینی استفاده میشود.
دکتر مسعود وثوق درباره بیماریهای خونساز گفت: پیوند سلولهای بنیادی خونساز میتواند در بیمارهای خونی مثل تالاسمی کمککننده باشد. در این نوع درمان از فردیکه سالم است ولی از نظر ژنتیکی و ایمونولوژیک با بیمار همخوانی دارد، سلولهای بنیادی خونساز دریافت و به خود فرد پیوند میزند.
در سال ۲۰۲۳ میلادی سازمان غذا و داروی آمریکا روش ژن درمانی جدیدی را تأیید کرد که بر اساس آن بدون نیاز به اهدا کننده ثانویه سلولهای بنیادی خونساز خود فرد دارنده تالاسمی یا بیماریهای خونی مشابه را میشود ترمیم و تسهیل کرد و به خود فرد پیوند زد، و با توجه به اینکه این یک نیاز است ضرورت دارد تا کشور ما نگاه ویژهای به این حوزه داشته باشد. این در حالیاست که کشورهای منطقه فعالیتهایی را با این موضوع شروع کردهاند و ما هم باید شروع کنیم.
دکتر مسعود وثوق درخصوص اهمیت سلولهای بنیادی القایی (iPSc) گفت: دانش دستیابی به سلولهای بنیادی القایی در سال ۲۰۰۶ میلادی توسط پژوهشگر ژاپنی یاماناکا کشف شد و در سال ۲۰۰۹ بود که پژوهشگران پژوهشگاه رویان این دانش را در ایران نهادینه کردند و تولید سلولهای بنیادی القایی قابلیت اجرا یافت.
دکتر مسعود وثوق در خصوص تکثیر اندامهای انسانی در مزرعه اندامهای انسانی (Human Organ Farming) گفت: این که بتوان در حیوانی مدل اندامهای انسانی تولید و تکثیر کرد یکی از رویاهای بشر است که البته نگرانیهای اخلاقی زیادی هم دارد و به نظر شدنی است اما هم چنان یک رویا است.
اخیراً اخباری مبتنی بر پیوند اندام حیوان به انسان تیتر اخبار علمی بوده است. باید دانست که یک بافت از دو قسمت داربست و سلول تشکیل شده است؛ با توجه به اینکه موجودات از نظر سلول و داربست با یکدیگر متفاوت هستند برای ایجاد اندام انسانی لازم است هم داربست و هم سلول انسانی باشد.
اخیراً شرکت آمریکایی یوکوریس هیومنیزه کردن کبد انسان را تجاری کرده و اکنون موشها و خوکچههایی را تولید میکند که کبد آنها هیومنیزه است و این تکنولوژی بسیار خاصی است که از سلولهای کبدی انسان به موشی پیوند میزنند که از نظر ژنتیکی سلولهای کبدی خودش را از بین ببرد و سلولهای انسانی را جایگزین کند. اما نکته این است که داربست هنوز حیوانی است و نمیشود از آن بافت برای پیوند به انسان استفاده کرد.
در پایان مجلۀ علم و فناوری چرخ، دکتر مسعود وثوق از آرزوی دیرین انسانها و کنجکاوی علمی بشر برای رویین تن شدن و نامیرایی نوع بشر گفت.
تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۴/۱۳